خندیدن....
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۴۰ ق.ظ
مرد اگر دلش بگیرد
گریه نمی کند
بغضش را می گذارد لابلای روزنامه
به خیابان می رود
سیگاری روشن می کند
دیوانگی اش را کنار پیاده رو
به حراج می گذارد
و زل می زند
به عابرانی که فشار تحریم
ریشه خنده هایشان را خشکانده
آنچنان که دیوانگی اش را
با بی تفاوتی
زیر پا له می کنند و رد می شوند
می بینی دوست من!
این روزها
کسی
حوصله خندیدن به دیوانه ها را هم ندارد
۹۴/۰۱/۲۹