قطعه 19

شعر ها و یادداشت های علی باقری اصل

قطعه 19

شعر ها و یادداشت های علی باقری اصل

قطعه 19

شعر ها و یادداشت های علی باقری اصل
شاعر، روزنامه نگار، کارشناس ارشد حقوق بین الملل
حرفی از عاشقی نمی داند
شاعری که حقوق می خواند
شاعران غریب ترین مردم زمانه خویشند که تنها پناهشان سایه بانی است که از شعر ها وترانه هایشان درست می کنند

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

از مهر نوشته بود تا برگردد

با سحر نوشته بود تا برگردد

گنجشک حیاطمان برای پاییز

یک شعر نوشته بود تا برگردد

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۲۶

با سلام


درخشش چشمانت

ستاره ایست

در دل  شب

که راه را نشانم میدهد

دلم را که به نگاهت می دوزم

شعر  متولد می شود...


پی نوشت: سطر پایانی شعر اصلاح شد

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۱ ، ۱۴:۰۰
با سلام
گاهی حرفایی توی زندگی هست  که به هیچ کس نمی تونی بگیشون حتی به نزدیک ترین دوستت البته اگه دوست نزدکی داشته باشی... در حالی که به شدت نیاز داری در موردشون با یه نفر صحبت کنی اما مشکل اینجاست که دوست قابل اعتمادی پیدا نمی کنی تا بتونی راحت باهاش حرف بزنی...
نتیجه این میشه که این حرفا مثل یه بغض سنگین توی گلوت گیر می کنه و آزارت می ده...
در این گونه مواقع به نظرم بهترین کار اینه که یه وبلاگ درست کنی و هر چی دلت خواست توش بنویسی فقط باید حواست باشه اولا با اسم مستعار بنویسی و دوم اینکه یه وقت جو گیر نشی آدرسش به دوستات بدی چون اون وقت دیگه وبلاگت لو میره و کاراییش رو از دست می ده...
تا حالا چندن بار وبلاگای مختلفی درست کردم تا بتونم این نیازمو براورده کنم ولی بعد یه مدت وبلاگم لو رفته...
امیدوارم این دفعه این اتفاق نیفته...
اسم وبلاگو گذاشتم قطعه نوزده...شاید این سوال توی ذهنتون پیش بیاد که چرا قطعه نوزده؟؟؟؟
این اسم برام خیلی مهمه...اونقدر که وقتی توی ذهنم مرورش می کنم منقلب میشم و قلبم تند تند میزنه... اونقدر ضربانش تند میشه که پیش خودم میگم همین الانه که از کار بیفته...
از بچگی نسبت به نوزده احساس خاصی داشتم همیشه نمره مطلوبم نوزده بود...از بیست بدم میومد. فکر می کردم بیست مال بچه های تی تیش مامانیه...همیشه معدلم حول و حوش نوزده می شد...توی فوتبال دوست داشتم شماره نوزده بپوشم...وقتی رفتم سیم کارت بخرم دنبال شماره ای می گشتم که توش نوزده باشه...
اون وقتا هیچ وقت به این فکر نمی کردم که یه روزی نوزده عدد مهمی توی زندگیم بشه اما شد...نمیدونم شاید قسمت این بوده...

 
۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۱ ، ۱۵:۰۳